وقتی از سبک های دلبستگی صحبت میکنیم، منظورمان الگوهایی است که از کودکی در ذهن ما شکل میگیرد و تعیین میکند در بزرگسالی چطور با دیگران رابطه برقرار کنیم، چهقدر اعتماد کنیم، چطور با جدایی کنار بیاییم و حتی کیفیت روابط عاطفی و خانوادگیمان چطور باشد. روانشناسان چهار سبک اصلی دلبستگی معرفی کردهاند: ایمن، اجتنابی، دوسوگرا و آشفته (اضطرابی). هرکدام از این سبکها میتواند مسیر زندگی فرد را به سمت روابط سالم و متعهدانه یا برعکس، تنش و اضطراب در ارتباطات هدایت کند. شناختن سبک دلبستگی خود، اولین قدم برای بهبود کیفیت رابطههای عاطفی و اجتماعی است.
یکی از اولین و اثرگذارترین روابطی که هر فرد در زندگی تجربه میکند، رابطه مادر و کودک است. این پیوند عاطفی نقش مهمی در شکلگیری شخصیت، مهارتهای اجتماعی و نحوه برقراری ارتباط افراد در سالهای بعدی زندگی دارد. نوع رفتار و واکنشهای مادر در دوران کودکی میتواند بنیان دلبستگی و حتی کیفیت روابط اجتماعی فرد در آینده را رقم بزند.
در ادبیات روانشناسی، برای توضیح این رابطه از اصطلاحات مختلفی مانند «دلبستگی»، «روابط موضوعی» یا «روابط ابژه» استفاده میشود. هرچند این واژهها تفاوتهای مفهومی خاص خود را دارند، اما همگی به اهمیت رابطهی اولیه مادر و کودک اشاره میکنند.
روانشناسان بزرگی همچون فروید، لاکان، ملانی کلاین، سالیوان، اریکسون و جان بالبی هر یک از زاویهای به این موضوع پرداختهاند. در میان آنها، نظریه جان بالبی نظاممندترین چارچوب را برای درک مفهوم سبک دلبستگی ارائه میدهد.
جان بالبی (۱۹۰۷–۱۹۹۰) روانپزشک و نظریهپرداز برجستهای بود که بخش بزرگی از تحقیقات خود را به بررسی رابطه مادر و کودک اختصاص داد. او و همکارش جیمز روبرتسون مشاهده کردند کودکانی که از مادر جدا میشوند حتی اگر فرد دیگری از آنها مراقبت کند، دچار اضطراب و آشفتگی زیادی میشوند. بالبی با مطالعه کودکانی که در پرورشگاهها و مراکز نگهداری بودند، دریافت این کودکان در بزرگسالی با مشکلات عاطفی و دشواری در ایجاد روابط صمیمی روبهرو میشوند.
بالبی، دلبستگی را «ارتباطی عاطفی و پایدار بین دو انسان» تعریف کرد و معتقد بود این پیوند تا بزرگسالی ادامه دارد. به باور او، همانطور که ویتامینها و مواد مغذی برای رشد جسمی ضروریاند، عشق و توجه مادری نیز برای سلامت روانی کودک حیاتی است.
ماری آینسورث، همکار بالبی، با طراحی یک تست استاندارد، سبک های دلبستگی مختلف را شناسایی و معرفی کرد. بر اساس پژوهشهای او، چهار سبک اصلی دلبستگی وجود دارد:
در ادامه ویژگیهای هر سبک را مرور میکنیم:
کودکانی که دلبستگی ایمن را تجربه میکنند، در حضور والدین آرامش دارند و هنگام بازگشت آنها بهسرعت به آرامش میرسند. این کودکان معمولاً اجتماعیتر، کنجکاوتر و در تعاملات گروهی فعالترند. در بزرگسالی، افراد با دلبستگی ایمن قادرند روابط سالم و متعهدانه برقرار کنند، به دیگران اعتماد داشته باشند و هیجانات خود را به شکل سازنده مدیریت کنند.
ویژگیهای بارز بزرگسالان با دلبستگی ایمن:

کودکان سبک دلبستگی اجتنابی، هنگام حضور والد واکنش چندانی نشان نمیدهند و در زمان جدایی هم اضطراب کمی بروز میدهند. آنها معمولاً ترجیح میدهند به جای تکیه بر والد یا مراقب، روی خودشان حساب کنند.
در بزرگسالی، این افراد غالباً از صمیمیت زیاد احساس ناراحتی میکنند، به سختی به دیگران اعتماد میکنند و تمایل شدیدی به استقلال عاطفی دارند.
ویژگیهای بزرگسالان با دلبستگی اجتنابی:

کودکان دوسوگرا هنگام جدایی از والد بهشدت ناراحت میشوند، اما با بازگشت او نیز آرامش پیدا نمیکنند و حتی گاهی رفتارهای متناقضی مانند پرخاشگری یا طرد کردن از خود نشان میدهند.
بزرگسالانی که چنین الگویی را تجربه کردهاند، معمولاً نگران از دست دادن رابطه هستند، مدام در مورد میزان علاقه شریکشان دچار تردید میشوند و وابستگی زیادی در روابط عاطفی دارند.
ویژگیهای بزرگسالان با دلبستگی اضطرابی:

کودکانی که دلبستگی آشفته دارند، رفتارهای متناقضی نشان میدهند؛ مثلاً ممکن است به سمت والد بروند اما همزمان نگاهشان را از او برگردانند یا به شکل غیرمنتظره شروع به گریه کنند. این سبک معمولاً زمانی شکل میگیرد که والد همزمان منبع امنیت و عامل ترس برای کودک باشد.
در بزرگسالی، این افراد روابطی بیثبات، پیشبینیناپذیر و همراه با اضطراب تجربه میکنند.
ویژگیهای بزرگسالان با دلبستگی آشفته:

سبک های دلبستگی نقش تعیینکنندهای در کیفیت روابط عاطفی و اجتماعی ما دارند. اگرچه تجربه دلبستگی ناایمن میتواند آسیبزا باشد، اما با کمک رواندرمانی و کار روی الگوهای ذهنی، امکان تغییر و بهبود وجود دارد. اگر احساس میکنید سبک دلبستگی شما باعث آسیب در روابطتان شده است، مشاوره با یک روانشناس میتواند مسیر امنی برای عبور از این چالش باشد. برای رزرو وقت روان درمانی در کلینیک روانشناسی رواق، بر روی لینک زیر کلیک نمایید.
بالبی، دلبستگی را «ارتباطی عاطفی و پایدار بین دو انسان» تعریف کرد و معتقد بود این پیوند تا بزرگسالی ادامه دارد
دلبستگی ایمن، دلبستگی ناایمن اجتنابی، دلبستگی ناایمن اضطرابی (دوسوگرا)، دلبستگی آشفته.
این پیوند عاطفی نقش مهمی در شکلگیری شخصیت، مهارتهای اجتماعی و نحوه برقراری ارتباط افراد در سالهای بعدی زندگی دارد.